تحلیل جنگ دوازده روزه با رژیم صهیونی
آزمایشگاه رادین: به گزارش آزمایشگاه رادین، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اظهار داشت: خیلی مشکل بود که ایران اسلامی بتواندبه طور مستقیم بااسرائیل فاسد وارد جنگ شود، این مدلول حتی درجنگ های نیرو های مقاومت در مرز غصبی اسرائیل هم محقق نشد.
به گزارش آزمایشگاه رادین به نقل از مهر، محمد اسماعیل اکبری استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رزمنده هشت سال دفاع مقدس یادداشتی را در اختیار مهر گذاشت. متن یادداشت به شرح زیر است: الحمدلله الذی جعل اعداءنا من الحمقاء و الجهلاء «امام سجاد مقابل السلام»
نمادی از الطاف خفیه الهی
بهر حال آن صورت گرفت و جنگ «احزاب» بالاتر از ۱۴۰۰ سال بعد بازسازی شد و تمامی شر و کفر در مقابل حق ایستاد. این اتفاق به دلیلهای ذیل که موجز بیان گشته، از الطاف خفیه الهی بود که نگاه های جامعه نگر و جامع نگر بخوبی آنرا درک و در وجودشان حس کردند. ۱- خیلی سخت بود که ایران اسلامی بتواند بطور مستقیم با اسرائیل فاسد وارد جنگ شود، این مدلول حتی در جنگ های نیروهای مقاومت در مرزهای غصبی اسرائیل هم محقق نشد، و بازهم رودررویی ایران و رژیم تروریستی در محاق ساختارهای حامی ظلم جهانی و نظام های بی مدلول ملل متحد باقی ماند. این دفعه خود دشمن صهیون که امام عزیز ما حضرت سجاد (ع) آنان را در جرگه نادانان دسته بندی کرده اند، مرتکب خطایی راهبردی شد و با محاسبات غلط از داشته های خود و نداشته های ایران به میدان قتال وارد گشت. فی الواقع، این رودررویی از ضروریات شناخت راهبردی برای نابودی کامل اندیشه های فساد فی الارض و اسرائیل جانی بود که ما نمی توانستیم به سادگی بدان دست یابیم و لطف الهی، حماقت مدلول دار فرماندهان «احزاب» را همانند ۱۴۰۰ سال پیش مجبور به اجرای آن کرد. *در زمان حیات پیامبر اسلام (ص)، با جاسوسی و تحریک قوم یهود به ویژه سردمداری قوم «یهود بنی قریظه» و کمک سایر اقوام، همه گروه ها و اقوام معاند و مخالف مثل کفار قریش باهم متحد شدند و در قالب سپاه «احزاب» به جنگ با اسلام آمدند. در این جنگ با پیشنهاد جناب سلمان فارسی (س) دور مدینه خندقی حفر شد تا مانع از تهاجم مستقیم آنها به مسلمانان شود. ۲-تاریخ همچون ثبت و ضبط « جنگ احزاب » جبهه های امروز را شناخت و آنرا ثبت نمود. بالاتر از پیش معلوم شد که جبهه ای به اسم آمریکا و اسرائیل و همه کشورهای اروپایی و حتی مرتجعان منطقه ای، شبیه همان احزاب دوره حضرت خیر البشر (ص) در یک طرف وجود دارد و ایران اسلامی که پرچم خدا و رسولش را به دست گرفته است در طرف دیگر. همه آسمان و زمین با همه امکانات و تجهیزات منحصر بفرد دانش امروز که خیلی از آنها هنوز تجربه عملیاتی نداشتند در یک طرف و ایمان و درک مدلول از بقا و دفاع در طرف دیگر قرار گرفت. این امکانات و تجهیزات و این اندیشه های باطل و حق بخوبی در دو جبهه صف کشیدند و ثبت تاریخ شدند. چنین اتفاقی نیز از ضروریات درک معنا از حق و باطل بود که لطف خفیه و آشکار الهی نصیب آزادگان جهان، دلدادگان به حریت و مومنان نمود. ۳- این هجمه فساد مقابل حق منجر به آشکار سازی قدرت نظامی کشورمان در سراسر دنیا شد که هیچ امکانی به این خوبی نمی توانست آنرا در عمل معرفی نماید. در این جنگ ۱۲ روزه قدرت نظامی شیر مردان و شیر زنان ایران اسلامی دل های مردم آزاده را شاد و سرهای پوک دشمنان را به گریبان فرو برد. در میدانی که لطف خفیه الهی در دسترس ابرمردان نظامی ما قرار داد تجربه ای از عملکرد این مردان و تجهیزات آنها به دست آمد، که هیچ میدانی نمی توانست چنین اتفاقی را رقم بزند و ما بتوانیم نمایشگاهی از دست ساخته های خودمان را به دشمن و دوست عرضه نماییم و در جرگه یکی از چند کشور بزرگ تسلیحاتی جهان قرار گیریم. ۴- این جنگ بار دیگر وجدان های خفته و یا خاموش شده پاک مردان و زنان دنیا را هدف گرفت و آنها را بیدار کرد تا قدرت حق را ببیند و از آن تقدیر کنند و از خمودگی و ساکت شدن و یا به انحراف رفتن جبهه مقاومت در منطقه بیرون آیند، تسلیم شدن سوریه سست بنیان که منجر به نمایان شدن عروسک های تازه بزک شده آمریکا و اسرائیل گردید، دل آزادگان را ریش کرده بود، و این جنگ بخوبی آنها را در سوراخ موش های نه چندان آماده فرو برد. نیروهای آرام شده «حزب الله» و « جیش الشعبی » جانی تازه گرفته و خیمه حق را پرتلالو و آماده دیدند. «یمن» قهرمان در عمل ستون خیمه مقاومت را قوی و پابرجا دید. ۵-خیلی زودتر از آن چه تصور می شد، پرچم سه رنگ ایران در کنار پرچم فلسطین قهرمان در دست زنان و مردان آزاده جهان به اهتزاز درآمد تا معنای جدیدی از جبهه حق و باطل را نمایان کند. امروز دانشجویان دانشگاه های هاروارد، کلمبیا، پنسیلوانیا و غیره همراه با راهپیمایان مدلول شناس اروپای شمالی و مرکزی، وسعت و قدرتی متفاوت از حوزه مقاومت را دیدند و شناختند و از آن پشت گرم شدند. مسلمانان سراسر جهان، قدرت اسلام و ایمان را در قالب موشک های رنگین مؤمنان و ضعف و زبونی دشمن را در مقابل آن دیدند و این جنگ باطل السحری شد بر همه تبلیغات قدرتمند و فراگیر دشمن که هیچ راهی به این زیبایی و آشکاری نمی توانست این معنا را به جهان اسلام چه پاک و چه آلوده به نفاق مخابره کند و صف بندی های روشن را مشخص نماید. این جنگ موجب شد که صف مردم را در مقابل حاکمان تسلیم پذیر قدرت ببخشد و آنها را ناچار کند حداقل در قالب الفاظ در جرگه مدافعان حق درآیند. ۶- امروز بعد از سال ها زمان از هشت سال دفاع مقدس، تعبیر « ولایت فقیه » در کسوت « فرماندهی کل قوا » گاهی برای ما سخت بود، اما این میدان جنگ بطور عملی و با عمق بالا آنرا تعبیر کرد و آنچنان تاثیرگذار شد که فریاد اسلام از مصر و عراق و الجزایر و پاکستان و اندونزی و برخی از کشورهای اسلامی دیگر بلند شد و این معنا چهره دیگری به جبهه اسلام بخشید و دلدادگان مؤمن را شادمان کرد و ترس از دل آنها برید. تا حالا چنین صداهایی که نشاندهنده نگرش اسلامی بر بقا باشد نشنیده بودیم و یا به این وضوح پیدا نشده بود. هیهات اگر جنگ مستقیم اتفاق نمی افتاد می توانستیم به این راحتی، دهان ها را باز و سخنان شیرین یکپارچگی اسلام را با تمرکز بر «ولی فقیه» ایران بشنویم و باور نماییم. روح بزرگ مبدع «ولایت فقیه» با اولیا الله محشور باد که ترجمانی دقیق از رهبری را در جهان بنیان گذاری کرد. فریاد رهبری که کلام خداوند تبارک و تعالی را باز بیان نمود که شما «اعلون» هستید و نگران و محزون نباشید به شرطی که «مؤمن» باشید، هم هدف را معلوم کرد و هم استراتژی تبیین گردید و چه کلاس درس زیبایی شد برای همه مؤمنین و فرماندهان جبهه حق. پروردگارا این تبیین حقیقت را درک کردیم و لطف الهی را به روشنی با دیدگان ضعیفان دیدیم و قدر دانستیم. ۷- جنگ ۱۲ روزه بسیار قدرتمند تر از هر روش دیگری علاوه بر نمایان کردن قدرت اسلام، حضور منافقین و جاسوسان موساد را در بالاترین سطح عملیاتی لجستیک معرفی نمود، جنگ قدرتی در این امر داشت که ما نداشتیم، چه اگر داشتیم و می دانستیم پیشگیری می کردیم. لطف الهی با بروز جنگ توسط دشمنان احمق این وضعیت را معرفی نمود و حتی راه مواجهه با آنرا نشان داد. چگونگی حضور این جاسوسان و رشد آنها در حد عملیاتی کردنشان و شناخت مسیرهای تربیت و تقویت آنها با نشان دادن مرزهای ناپاک و ساختارهای کم فهم با میدان های دید کوتاه ما را به میدان جدیدی راهنمائی کرد، که کمتر از میدانی نیست که شهید سرافرازمان «طهرانی مقدم» و «حاجی زاده» عزیز راهنمائی شده بودند. امروز عملکرد « بنی قریظه» عریان در مقابل ما قرار گرفته است و این دست یافته حاصل نمی شد مگر لطف خفیه الهی شامل حالمان باشد و جنگ ۱۲ روزه مقتدر رقم بخورد. این غربالگری به جاسوسان و بد طینتان ختم نشده بلکه راه مردمان عرصه علم و جایگاه آنها را هم در دل مردمان روشن کرد تا احساس امنیت بیشتری کنند و قدر شناس آنها باشند که بیشتر شوند و فراگیر تر. ۸- جنگ ۱۲ روزه نعمتی دیگر را ارزانی داشت و عملکرد ناشی از بدی نیت ساختارهای بین المللی را نمایان ساخت؛ این جنگ در بهترین حالت بی خاصیت بودن سازمان ملل و شورای امنیت آنرا نشان داد و به وضوح آژانس بین المللی انرژی اتمی را کانون آتش افروز ی همراه با آمریکا و اسرائیل معرفی نمود. پروسه زمینه سازی هجمه صهیون و ادامه آن با آمریکای فاسد پرده از چهره این ساختار برداشته و مسئولان آنرا یکی از جاسوسان خود فروخته غرب نشان داد. جنگ با قدرت افشاگری توانست آقای گروسی را یک مزدور خود فروخته و شورای حکام را مجمع در اختیار غرب نشان دهد. این مورد برما روشن بود اما بر جهانیان روشنایی جنگ لازم بود تا درک درستی از عملکرد این ساختارهای سیاست گذار و عامل به فلسفه غرب را بهتر بشناسند. ۹- شاید دست آورد زمینه ای این جنگ اهمیت بیشتری از دست یافته های قابل دستیابی آن باشد. این جنگ توانست « انسجام ملی »را تقویت کند و آنرا به رخ جهانیان بکشد. لاشخوران سیاست و امنیت جهان این انسجام را هدف گرفته بودند و قریب به یقین تصور می کردند که نظام جمهوری اسلامی ایران پشتوانه مردمی ندارد و با قدرت نمایی دیو فساد از هم پاشیده می شود. اما سخن پراکنی های رییس جمهور ابله آمریکا و اقدامات گروه سیاسی صهیون واقعیت را نشان داد و ایران متحد را به جهانیان معرفی نمود. سرمایه اجتماعی حاصل از این جنگ نه فقط امروز بلکه در همه تاریخ مؤلفه قدرتی است که در محاسبات مورد عنایت قرار می گیرد و ایرانی ها سرافراز از آن متنعم می شوند.
۱۰- یکی دیگر از اثرات جانبی جنگ ۱۲ روزه، فراهم آوری میدان آزمایش برای دست یافته های جنگی جوانان وطن بود. چه طور می توانستیم چنین نمایشگاه عظیمی از محصولات رادمردان ایران را به جهانیان نشان دهیم. آن هم نه در یک سالن در بسته بلکه در میدان عمل. امروز همه استراتژیست های نظامی و امنیتی جهان، موشک های هایپرسونیک ما را می شناسند و از موشک های خرمشهر، سجیل، خیبر و غیره خبر دارند و اگر بخوبی عمل شود امکان حضور در بازارهای جهانی تسلیحات را داریم و می توانیم از آن بهره مند شویم و اقتصادمان را قوت ببخشیم.
از دانشگاه جنگ بیاموزیم
برسی تاریخی جنگ احزاب در ۱۴۰۰ سال پیش نشان داده است که چه طور بنی قریظه وظیفه جاسوسی را در فرایندهای اجتماعی به عمل می گیرد و کفار و منافقین را مجبور به صف آرایی در مقابل لشگر حق می کند – قرآن کریم به صراحت عملکرد این موش های کثیف را بیشتر از کفار و منافقین زیر سوال برده است. گروههای نظامی و سیاسی اسرائیل که الحق نمی توان نام کشور برآن گذشت با فراگیری عملکرد سیاسی اجتماعی خود جایگاهی عمیق تر از بنی قریظه پیدا کرده اند. بطوریکه ایران را بعنوان دشمن معرفی کرده و دائماً مورد هجمه فکری و عملی قرار می دهند. ماحصل تلاشهای بنی قریظه جنگ احزاب بود و ماحصل تلاشهای صهیون امروز جنگ مقابل ایران بود. در هر دو جنگ جبهه حق پیروز میدان بود و زمینه ی حضور و بقای صهیون هم اکنون نه به اندازه قوم بنی قریظه اما به حد قابل توجه متزلزل شد. تفاوت اعجاب آوری را در این جنگ می بینیم که نباید از آن غفلت نماییم و ضروری است مورد واکاوی قرار گیرد تا حداقل خون بهایی باشد بر شهیدان عزیزتر از جانمان در حوزه نظامی و علمی. در جنگ احزاب نیروهای امنیتی جبهه حق از جمع آوری نیروهای کفر و آمادگی آنها برای جنگ خبر داشتند و مستمرا این خبرها به فرماندهی کل منتقل و مورد تحلیل و بررسی قرار می گرفت. از نظر زمانی و ژئوپولتیک بحدی این اطلاعات دقیق بود که فرماندهی جبهه حق توانست با طراحی استراتژی دفاعی «خندق» روش مقابله را معرفی و برای نخستین بار در این سطح وسیع در جهان از آن بهره برد. این استراتژی به زیبایی کمر قدرت فساد را شکست و جبهه حق را به پیروزی رساند. اما ما در جنگ ۱۲ روزه از ساختارهای امنیتی صهیون و ماهواره های کفر و نفاق جا ماندیم. می گویند قریب ۳ سالی بود که جاسوسان ورزیده صهیون در کشور پهباد و ریز پرنده می ساختند و وارد می کردند تا بموقع استفاده کنند؛ می گویند تلفن های نور دیده هایمان را شنود می کردند و از رفتارهای روزانه آنها به خوبی اطلاع داشتند؛ می گویند محل رفت و آمد برادرم دکتر باقری عزیز بقدری مشخص بود که به نماز ایستاده و فرزند عزیزش فرشته خانم هم به او اقتدا کرده بود، همان نقطه با دقت و با برخورداری از جاسوسی های درون و امکانات بیرون هدف قرار می گیرد. وقتی دکتر سلامی عزیز با رییس دفترش به رتق و فتق امور امنیتی مشغول می باشد رصد جاسوسان بهتر از خانواده شأن محل او را می شناسند و معرفی می کنند! و همین طور است برای سردار حاجی زاده توانا و عزیزمان و همه آنهای دیگر که بزودی تشییع شأن خواهیم کرد تا ادای دین نماییم و حلالیت بطلبیم از وجود پاکشان که چرا خندق نکندیم و چرا جاسوس های بنی قریظه را دست کم گرفتیم. امروز رصد مردمی نشاندهنده تلاشهای مردانه نیروهای امنیتی برای درمان فاجعه است اما ایکاش این تلاش ها برای پیشگیری و تذکرپذیری خرج می شد و «خندق» می کندیم تا امروز شاهد حضور فرماندهانمان در جبهه حق می بودیم. در این جنگ علاوه بر نقاط قوتمان که جهانیان نظاره کردند و دشمنان به خوبی درک کردند و عامل پیروزی مان شد، نقاط ضعفمان هم نمایان گردید. امروز ترمیم خندق طراحی شده پیشین با بهره وری اطلاعاتی برای ایران عزیزمان آسان تر شده و ضروری است با تمرکز بر مردم و فراگیری نظام اطلاعاتی امنیتی مردمی به ترمیم آن بپردازیم.
آنها امروز و فردا چه می کنند؟
جنگ در ظاهر متوقف شده است؛ اما جنگ صهیون مقابل پیروان راستین حضرت موسی مقابل السلام و حضرت عیسی مقابل السلام و ختم رسل حضرت محمد صلی الله مقابل وآله هیچ گاه تمام نمی گردد. تاریخ گواه این دشمنی همیشگی صهیون هست. اینک که لشگر حق آنها را به سوراخ های فرار متوجه کرده است – اقدامات جدیدی را ادامه خواهند داد: الف: کوشش برای ترورها را به گونه ای مؤثرتر و فراگیرتر ادامه خواهند داد تا علاوه بر حذف فیزیکی نیروهای حق پناه؛ ذهنیت مردم را همیشه مذبذب بین ذالک نگه دارند. ب: جنگ سایبری به اشکال مختلف را ادامه خواهند داد و احتمالا بیشتر ساختارهای خدماتی مؤثر بر ذهن مردم را هدف قرار می دهند. ج: احتمالا قراردادهای آنها با نیروهای جاسوس داخل ایران در سطوح مختلف حاکمیتی، تمام نشده است و این جرثومه های فساد برای ادامه وحشت مردم، خرابکاری و پیشگیری از فرآیندهای اصلاحی را ادامه خواهند داد. د: امروز که رفتارهای ساختارهای بین الملل در مقابل جبهه حق روشن شده است؛ باید هجمه ای رفتار نماییم و دائماً با همان اسلحه حقوق بین الملل اجازه ندهیم آنها ما را در گوشه رینگ نگه دارند و با حاضر شدن در شورای امنیت معلوم الحال گرفتار کنند؛ حرکت هجمه ای باید فراگیر، ملی و مردمی و با استفاده از تشکل های جهانی دوست باشد.
امروز چه کنیم؟
جنگ از جبهه عملیات نظامی به جبهه عمیق امنیتی منتقل شده است و پیش قراولان ساختارهای امنیتی کشور سربازان جنگ امروز و فردایمان خواهند بود. انتظار داریم یکپارچگی بالاتر از پیش در این ساختار به وجود آید تا توان آفندی و پدافندی امنیتی ما را افزون کند. بجز آن چه در قلم نارسای بنده نمایان شد چند نکته کوچک را بعنوان مصداق عملیاتی ذکر می کنم: ۱-مردم را محور قرار دهیم و با تبیین اصولی مبانی حمله و دفاع آنها را در میدان نگه دادیم و از سرمایه اجتماعی که در بالاترین سطح حاصل شده است بهره بگیریم.
تبیین سوره مبارکه احزاب برای مردم که ذکر فلسفه، سیاست و عملکرد تاریخی است – می تواند خط مشی روشنی را به متخصصین برای انجام وظیفه عرضه نماید. ۲- در ساختار بین الملل علاوه بر بهره برداری از قوانین موجود هر چند سست و نارسا، هجمه های همهجانبه انجام گیرد.
و نکته بسیار مهم طرح «هزینه» تحمیل شده بر ملت ایران است که هدف را با زبان آشکار تری بر جامعه بین الملل نشان داده است و طلبکاری ملت ایران روشن تر می شود و پشتیبانی مردم هم بیشتر خواهد شد. ۳- فلسفه جبهه حق را به زبان های مختلف تبیین نماییم که « إنّ الحکم إلّا لله » و مجری اصلی آنرا مردم بشناسیم نه ساختارهای حاکمیتی و حکومتی که مکلف به انجام وظیفه در این راه هستند. ۴- به مردم بشناسانیم که « انتم الاعلون » و «غم و حزن» را از آنها بگیریم و شرط «ایمان» و چگونگی درک آنرا توسط متخصصین متعهد اعلام نماییم. ۵- یکپارچگی نیروهای قانون گذار، مجری و قضا را در این جنگ مستمر به مردم نشان دهیم و نقاط ضعف و قوت را به این عناصر محرم راز معرفی نماییم تا حل مشکل کنند، هیچ گاه جنگ را تمام شده فرض نکنیم که تاریخ گواه استمرار همیشگی این جنگ است.
منبع: آزمایشگاه رادین
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب